رهبر انقلاب سال ۱۳۹۹ را سال جهش تولید نامگذاری کردند. ایشان در تفاوت رونق تولید و جهش تولید به این مهم اشاره فرمودند که رونق به این معناست که تولید حرکت کند، اما جهش چندین برابر رونق و به این معناست که یک اتفاق ویژه رقم بخورد؛ به گونه ای که مردم آن را حس کنند.
اقدامات جهشی در اقتصاد تفاوتی قابل توجه به کارهای روتین و روزمره دارد. جهش یعنی کارهایی باید انجام شود که در مدت کوتاه، تحول ایجاد کند. بررسی ها حاکی از آن است که با توجه به ظرفیت های خالی و مغفول اقتصاد ایران، جهش تولید شدنی و امکانپذیر بوده و تنها لازمه اش ارائه مسئولین است.
باورهای غلط مانع جهش تولید
اولین قدم برای جهش تولید این است که باورهای غلط کنار گذاشته شود. یک باور غلط این است که با پول و وام میشود به تولید رونق داد. در سال جهش تولید، احتمالا چنین اقداماتی بیشتر مورد توجه قرار گیرد چرا که تسهیلات دهی، راحت ترین اقدام برای مسئولین بوده و گزارش کار آن نیز قابل توجه است.
اما تجربه طرح های «خوداشتغالی»، «اشتغال ضربتی» و «بنگاه های زودبازده» در دولت های قبل و تسهیلات حمایت از تولید سال های اخیر ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، نشان می دهد پول و وام صرفا یک مُسکّن است؛ که نه باعث رونق واقعی تولید می شود نه اشتغال پایدار ایجاد می کند و صد البته جهش تولید هم نمی تواند بیافریند.
پیش نیاز جهش تولید
نکته مهم دیگر این است که اقداماتی مثل کاهش بازدهی فعالیت های موازی تولید از جمله دریافت مالیات از بخش غیرمولد اقتصاد، یا اقدامات عمومی مثل بهبود فضای کسب و کار، پیش نیاز جهش تولید است.
این اقدامات البته مهم است و باید با سرعت بیشتر در سال جهش تولید انجام شود؛ اما جهش تولید نیاز به اقدامات خاص و ویژه خود دارد.
ریشه یابی از مانع اصلی جهش تولید
در گام اول باید ریشه یابی شود. دلیل اینکه صرفا با پول جهش تولید محقق نمی شود، این است که ریشه مشکلات تولید آن هم در بنگاه های کوچک و متوسط، پول نیست. مساله، اول خرید مواد اولیه با قیمت ارزان و متناسب و سپس مهمتر، فروش محصول در بازار و در رقابت با دیگر محصولات مشابه است.
در واقع مردم برای راه اندازی بنگاه تولیدی، به دلیل اینکه نمی توانند مواد اولیه با قیمت مناسب بخرند و سپس محصول خود را بفروشند، وارد عمل نشده و ظرفیت بزرگی در کشور از این مسیر مغفول مانده است. لذا اگر قرار باشد اقدامی انجام شود تا بنگاه های کوچک و متوسط مردمی متعدد در کشور به صورت گسترده فعال شده و جهش تولید را رقم بزنند، ضروری است این دو مسئله برطرف شود تا امکان فعالیت بنگاه در نقاط مختلف کشور و توسط اقشار مختلف جامعه امکانپذیر باشد.
الگوی پیشنهادی برای جهش تولید در سال ۱۳۹۹
الگوی پیشنهادی برای جهش تولید، حل ۲ مسئله مذکور از طریق تشکیل نهادهای تامین کننده و توسعه گر است. این نهادها که البته لزوما دولتی و حاکمیتی نیستند و با منطق کاملا اقتصادی اداره می شوند، مواد اولیه را با قیمت ارزانتر (به دلیل تقاضای بزرگتر) خریداری نموده و در اختیار بنگاه تولیدی می گذارند؛ سپس محصول تولیدی را با استاندارد مدنظر از ایشان خریده و در بازار می فروشند.
در این الگو، دغدغه بنگاه تولیدی برای خرید مواد اولیه و فروش محصول برطرف شده و او فقط به کیفیت توجه میکند. دولت نیز نقش برنامه ریزی، سیاستگذاری، ساماندهی و حمایت از نهادهای تامین کننده و توسعه گر را بر عهده دارد تا از طریق آن با یک برنامه ریزی هوشمندانه، افزایش تولید محصولات مختلف را محقق نماید. نهادهای عمومی غیردولتی نیز می توانند با ظرفیت های خود در چنین الگویی نقش آفرینی کنند.
با این الگو به دلیل مزیت در تولید محصول با قیمت مناسب، به مرور زمان می توان در بازارهای صادراتی نیز ورود کرد؛ اقدامی که چین با استفاده از اجرای همین الگو انجام داده و در آن موفق شده است.
تجربه چین در جهش تولید
چین با تشکیل بنگاه های دولتی تامین کننده و توسعه گر، هر محله یا روستا یا منطقه را برای تولید یک محصول مامور نمود. به این شکل، بنگاه دولتی، مواد اولیه را در اختیار کارگاه های تولیدی خانگی قرار می داد و محصول تولیدی را از آنها خریداری نموده و صادر می کرد. به این شکل تولید محصول با هزینه بسیار اندک افزایش می یافت و امکان صادرات آن نیز فراهم می شد.
با این الگو، چین توانست بازار محصولات مختلف را در مدتی کوتاه تسخیر نماید. به عنوان نمونه این کشور توانست در مدت دو سال از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ صادرات جوراب خود به آمریکا را ۲۰۰ برابر کند و بازار جهانی این محصول را در اختیار بگیرد. ( کتاب چین دنیا را تکان می دهد؛ نویسنده: تد.سی.فیشمن؛ مترجم: دکتر رضا افتخاری)
منبع:پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد مقاومتی،(https://moqavemati.net/108197/)
به قلم محمد امینی رعیا